۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

چهل سالگی

گفتم بیام اینجا یه چیزی بنویسم دلم خواسته بود دیگه! یه سری چیزا بود که اینجا دوست داشتم بنویسم حوصله اش نمیاد یه سری چیزام هست که ویرم می گیره بنویسم محافظه کاریم میاد ولی این یکی اینجوری نبود گفتم تا نپریده بنویسم.
چهل سالگی یک فیلم ایرانی می باشد که دیشب دیدم
کارگردان: علیرضا رئیسیان
برداشتی آزاد از رمانی به همین نام نوشته ناهید طباطبایی و با اقتباس از داستان  پادشاه وکنیز مثنوی
خوب بریم سر نقد
من یاد از این فیلم خوشم نیومد. یعنی خیلی سعی کرده بود که فلسفی اینا بسازه ها ولی خوب اصلا خوب از آب در نیومده بود بازیگر اصلی هاش که لیلا حاتمی و عزت الله انتظامی و محمدرضا فروتن بودند خوب بازی کردند یعنی سعی کردند خوب بازی کنند ولی به شدت این آقایفرزان اطهری که به نظر یک عددمدل خارجی می باد بد بازی کرد اصلا چه لزومی داشت آدم بره یک مدلو از خارج بیاره که نه بازیگره نه فارسی خوب بلده حرف بزنه بزاره نقش مکمل مرد؟البته بازیگر کودکشم خوب بازی نمی کرد به نظر من. فیلم نامه شم خوب نبود یعنی پر دیالوگ بود پر حرف اصلا حرکت نداشت این فیلم.اصلا معلوم نشد آخرش چی شد. می دونی کل محتوای فیلم راجع به زنی بود که در آستانه چهل سالگی قرار داشت (خود این هم یه مشکل دیگه زن که نقش اول بود35 سال داشت و معلوم نبود چرا اسم فیلم 40 سالگی است شاید به خاطر شوهر 40 سالش!) وزندگی ای داشت و از آرزوها دوران جوانیش دور بود! و یکهو این آرزوها با بازگشت نامزد یا دوستی از دوران جوانی دوباره بر می کردند و فرصتی پیش می آید که شاید به آرزوهایش برسد و شوهرش که دوستش داست با هزار جاسوس بازی می خواست بدونه که اگر زنش می خواد بره دنبال شق اولش بهش کمک کنه یا چیزی شبیه به اون ولی در آخر زن زندگی خودشو انتحاب می کنه یا لااقل من اینو فهمیدم. آرامش می خواسته .(رفتن به دنبال عشق ائل مثل هیجان موج سواری می مونه و ماندن کنار شوهرش مثل رسیدن به ساحل پس از موج سواری که به نظر زن این آرامش برای موج سوار از اون هیجان خوشایند تره "نقل به مزمون از فیلم")
سعی کرده بود توی این فیلم ماهیت کمیته های اوایل انقلا بو نشون بده که سوژه ای کهنه بود و چیز جدیدی برای گفتن نداشت.همچنین سعی کرده بود که بگه شوهرش برای اینکه زنو بدست بیاره دسیسه ای چیده بوده ولی با توجه به اینکه عشق اول از اول هم می خواسته بره خارج و زن نمی خواسته و آنچه که عشق اول در جلسه بازجویی می گه چنین حسی به آدم داده نمی شه فقط اینکه در جلسه بازجویی شوهر می فهمه که پسر دیگر همچین قصد درست درمونی برای ازدواج با دختره نداره.
یک عاقله پیر که در این داستان وارد شده بود هم چیزی کلیشه ای بود که حالا چهارتا حرف حکیمانه هم می زد.
خلاصه اینکه فیلم خوش ساختی نبود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر